{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
On Board
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۱
[bbCustoms]
[... عمومی ...]
در کشتی، در واگن، در هواپیما
معنی On Board, معنی Oئ Bخشقی, معنی On Board, معنی اصطلاح On Board, معادل On Board, On Board چی میشه؟, On Board یعنی چی؟, On Board synonym, On Board definition,
معنی high-ranking officer
,
معنی next
,
ترجمه next
به فارسی,
معنی trustworthy
,
ترجمه trustworthy
به فارسی,
معنی unbridled
,
ترجمه unbridled
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی